به گزارش مشرق، محمد زعیمزاده طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
1- «به آمریکا بدبینم و به برجام خوشبین.» این شاید
مهمترین جمله حسن روحانی در سخنرانی روز یکشنبه در جمع مردم یاسوج باشد،
اینکه جناب آقای روحانی و همکارانشان در دولت یازدهم به آمریکا بدبین
باشند خود گامی به جلو است و انصافا باید برای همین 3 کلمه قصار جناب
روحانی هم هورا کشید، حداقل در پیشزمینه ذهنی مشاوران اصلی جناب روحانی
مانند دکتر سریعالقلم بدگمانی و بدبینی نسبت به آمریکا به مثابه کفر ابلیس
و مانند یک گوشه نشستن در یک محیط دایرهای شکل است.
اینکه جناب روحانی
لفظ آمریکا را به شکل عام به کار میبرد و قائل به تفکیک آن پسر مودب و
باهوش با کنگره و جمهوریخواهان و... هم نیست این هم خیلی خوب است اما آنجا
علامت تعجب لازم میشویم که جناب روحانی بهرغم بدبینی نسبت به آمریکا
همچنان اعلام خوشبینی نسبت به برجام میکند: «هنر این است که ما تهدید را به آسیب و آسیب را به فرصت تبدیل کنیم از این
رو مذاکره با آمریکا امکانپذیر و شدنی است اما سخت است هرچند بنده معتقدم
مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست، چرا که اروپاییها به
دنبال «آقا اجازه» از آمریکا هستند. از این رو دولت آینده باید بتواند
رابطه ایران و آمریکا را از حالت تخاصم به مرحله تنش که یک مرحله پایینتر
است برساند. آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است.»
این
بخشی از مهمترین سخنان انتخاباتی جناب روحانی در دانشگاه شریف در
اردیبهشت 92 است، بخشی از همان اتاق دایرهای که نمیشد هیچ گوشهای برای
نشستن در آن پیدا کرد، اظهاراتی که عملا بخش مهمی از مانیفست عملیاتی
دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم بود.
دولت جناب روحانی دولتی بود که چه به
صورت اعلامی و چه به صورت اعمالی در این 3 سال به مسیری رفت تا با آمریکا
مذاکره کند، زیرا اولا معتقد بود آمریکا کدخداست و آقا بالاسر اروپا و
1+5 و شورای امنیت و... ثانیا بیشترین و موثرترین تحریمها را وضع کرده و
با اعمال جریمههایی حتی دیگر اجازه دور زدن تحریمها را هم نمیدهد فلذا
میتوان با هنر ظریف دیپلماسی و لبخند و پیادهروی کدخدا را سر خط کرد و
این تحریمها را برداشت.
این دولت حقیقتا دولت علامت تعجبهاست، اینکه جناب روحانی صریحا اعلام
میکند به آمریکا بدبینم ولی به برجام خوشبین هم به نوعی زدن منطق عمومی
دولت در این 3 سال است و هم بازگشت به سبک مدل مذاکرات تلخ و بیثمر
سعدآباد با کشورهای اروپایی در سالهای 82 و 83 .
معنای خوشبینی به برجام و
بدبینی به آمریکا تئوریزه کردن برجام بدون آمریکاست و طرح این ادعا که
کدخدا دیگر نه کدخداست و نه آقا بالاسر، بلکه یکی از اضلاع هشتگانه مذاکره
در کنار آلمان و فرانسه و... است و چه اشکالی دارد برجام را با آن 6 طرف
دیگر ادامه دهیم؟
اگر این استدلال و منطق را که جناب روحانی بارها در کتاب
خاطرات خود زیرآب آن را زده است قبول کنیم این سوال طرح میشود: چرا تیم
دیپلماسی ما در طول مذاکرات بارها و بارها اقدام به مذاکره مستقیم با
آمریکا کرد؟ اینکه آمریکا یکی از اضلاع هشتگانه است کشف جدیدی است یا از
همان ابتدا هم بوده و ما بیخود خودمان را 3 سال درگیر پسرک مؤدب کرده
بودیم؟ و حقیقتا چطور میشود با کسی که به آن بدبینیم به یک توافق و خروجی
خوشبینانه رسید؟!
این دولت حقیقتا دولت علامت تعجبهاست. در همین سفر اخیر جناب آقای روحانی
در حالی از رشد اقتصادی 4/4 درصدی میگوید که بسیاری از شاخصهای اقتصادی
خبر از فراگیرتر شدن رکود در اجزای مختلف اقتصاد میدهد.
در حالی دولت از
کاهش نرخ تورم میگوید که نقدینگی 490 هزار میلیاردی سال 91 به یک میلیون
میلیارد تومان در سال 94 رسیده است، ضریب جینی که شاخصی مهم برای درک
نابرابری اقتصادی است در کل کشور از 36 درصد در سال 92 به حدود 38 درصد در
سال 93 افزایش یافته است و حتی روند نابرابری در روستاها بیشتر از شهرها
بوده است به طوریکه ضریب جینی از 32 درصد در سال 92 برای روستاها به 34
درصد در سال 93 رسیده، صادرات غیرنفتی ایران با بیش از 16 درصد کاهش به
حدود 5/42 میلیارد دلار در سال 94 تقلیل یافته، واردات ایران با بیش از
5/22 درصد کاهش به 5/41 میلیارد دلار رسیده و سرمایه خارجی وارد شده از 5
میلیارد دلار سال 91 به 4/1 میلیارد در سال 94 رسیده است.